آرامگاه ابدی حکیم ابوالقاسم نباتی شاعر پر آوازه دیزماری
عزیز علی (عز علی) که تاریخ تولد خود را هزار و سیصد و قدیم اعلام میکرد در خاروانا چشم به جهان گشود و در دهه 60 خورشیدی درگذشت.ایشان سه ازدواج ناموفق انجام داده بود و در فراق دختری بنام "صونا" به شاعری روی آورده بود. "صونا" را یکی از اربابان خاروانا بنام حریری به عنوان کنیز به همراه خود به تهران برده بود و عزیز علی نتوانست به وصال معشوقه نائل شود.این امر عزیز علی را روانه کوهها و دشتهای دیزمار نمود.طبیعت سرسبز و جنگلی شرق دیزمار به وی قریحه شعر سرایی عطا نمود.او سالها به عنوان کارگر در روستای تاریخی اوشتبین که به کرسی قراجهداغ معروف است اقامت گزید و همانند نباتی در ورودی اوشتبین در بالای تپهای مینشست و ماهرویان را میدید و به عشق "صونا" اشعار سوزناکی میسرود.نکته جالب این است که علیرغم استعداد شعر سرایی ، ایشان خواندن و نوشتن بلد نبود و هر چه از دل خونین وی میگذشت بر زبان جاری میکرد .از این رو هیچ اثر مکتوبی از این شاعر ترکی گوی دیزماری بجا نمانده است خوشبختانه برخی اشعاری که او در مجالس دیزمار بویژه ام القرای آن (خاروانا) و کرسی آن (اوشتبین) سروده است در نوار کاستهایی بجا مانده است. اشعار اندک بجا مانده که اغلب به صورت بایاتی است نشان میدهد که با الفاظ بیتكلف و روان این شاعر توانمند عشقها ،آمال و آرزوهای ناکام خویش را در محتوای شعر با مهارت یک شاعر تمام عیار آورده است. این قبیل سرودهها در واقع اساس كلام موسیقی فولكلور آذربایجان را كه سرچشمه افكار تودههای گذشته این مرز و بوم است را تشكیل میدهند. عشقی كه در لابلای اشعار عزیز علی جان میگیرد و بارور میشود، عشقی است قابل لمس كه از راز بقای حیات سرچشمه میگیرد و با احساسات پسندیده انساندوستی جاری میشود.اعتقادات، آداب و رسوم، فضایل ، خلق و خوی قومها در سرائیدن اشعار عزیز علی همراه با موسیقیهایی در مایه غمانگیز شالودهی اساسی بایاتیهای آذربایجان است.
نظرات شما عزیزان: